روزگاری پیش رو دارم

روزگاری که در آن غصه و غم بسیار است ...

یادم نیست به زمان کی می بود

که در پهنه این خاک خدا

کودکی بودم فارغ از درد و نیاز

فارغ از رنج و بلا

عشق من توپکی بود که به زمین هی می خورد

و پس از آن یادم نیست

که پیره زن چی می گفت

و دلم خوش می بود

توپکم ، ناز گلم ، بر کنج دروازه نشست

و چه سرخوش بودم آنروز !!

و اکنون امروز است !؟

منم و داغ جگر سوزی بر دل

منم و حلقه رنجی بر پا

و چه کسی بود که می گفت

" تا شقایق هست ، زندگی باید کرد "

گر شقایق پژمرد ، آنگاه چه می بایست کرد ؟؟؟

آسمان غمگین است ، چون شقایق پژمرد

آسمان غمگین است ، آسمان غمگین است...

این دل غم زده خسته من نابود است...

من تو را می جویم ، من تو را می پویم

بودنت را خواهانم

 دل من چون بید لرزان است .

من دعا خواهم کرد ، من نماز خواهم خواند

این منم امروز اینجا

که تو را می خوانم ، که تو را می خوانم ....

اعتقادی راسخ ، در وجودم گم گشت

غم عالم یک هو

به دل غم زده ناز گلم جاری شد .

یعنی می شود که شقایق به طراوت بر گردد ؟؟؟

 من تمنا کردم ، من تمنا کردم ...

ای کاش

ای کاش مرده بودم

ای کاش متولد نمی شدم و این همه غم رو درک نمی کردم

ای کاش همه این ها خواب بود ولی نیست

ای کاش همه چیز در حد کابوسی شبانه بود

ای کاش از خواب بلند می شدم و می دیدم که یک هفته رو الکی خواب نما شده بودم

ای کاش ، ای کاش ، ای کاش ....

نامردمانی چون من چگونه حق زندگی دارند در صورتی که گلی پرپر می شه .

این چه عدالتی هست که همیشه باید در حق ضعیف ظلم کنه و با نامردمان روزگار به خوبی رفتار کنه

چرا خدا هر چی گله می خواد پر پر کنه و همه رو برای خودش می خواد

این دیگه نهایت ظلمه

ای کاش می مردم ، ای کاش می مردم به جای اون و اون درد نمی کشید

ای کاش می مردم و شاهد زجر کشیدنش نبودم . شاهده درد کشیدن همه اطرافیانش نبودم .

ای کاش می مردم و نمی دیدم که چقدر این دنیا فانی و بی ارزشه .

به چی یه اون دل خوش کردم . تمومش ، سراسر بی وفایی هست .

بار سنگین غم شونه هام رو شکونده . غمی دارم به بزرگی دلم . به ناگفتگی حرفم . و به نابود کنندگی وجودم .

من برای دومین بار احساس می کنم که دارم متلاشی می شم .

درد بزرگی رو حس می کنم . درد دیدن و نگفتن .

 

این قدر فشار رو نمی تونم تحمل کنم و از من خواستند که به تنهایی به دوشم بکشمش . و این قولی و عهدی سنگین هست برای دردی چنین بزرگ .

 

یادته . گفتی نذر کن . خدا بزرگه . همه چیز درست می شه . ولی الان می دونم که حتی از نذر و نیاز هم کاری بر نمی یاد . اگر می خوای نذر کنی ، نذرت رو عوض کن . نیتش شاید حالا فرق کنه . خیلی فرق می کنه .

نیاز به یک هم صحبت دارم . نیازی باور نکردنی .نیازی بسیار فراتر از همیشه . حالم به اندازه غم همه دنیا خرابه .

نیاز به بودنت ... نیاز به حرف زدنت .... و نیاز به آرامش دادنت ....

من برای اولین بار و آخرین بار آخرین ترانه زندگیم رو سرودم . به نواش گوش بده نوایی به غم انگیزی همه درد های عالم . به تلخی همه رنج ها . ترانه ای که بوی تلخ ... رو یاد آوری می کنه . نمی نویسم چی تو اون سه تا نقطه هست چون نمی خوام بهش حتی فکرکنم .

من به امید احتیاج دارم . امیدی فراتر از این غم ها .امیدی که شاید با دست گره گشای تو و با کلمات جادویی تو نصیبم بشه با وجود اینکه بسیار شک دارم .

با من سخن بگو . من الان بیش از هر زمانی به تو نیاز دارم . چرا ساکتی؟؟؟؟

پشت یک پنجره باز به شب

پسری دوخته چشم به سیاهی کبود

آسمان غمگین است

منم و یک نخ سیگار به دست

بوی نمناک زمین ذهن را برده به آن دور زمانهای لطیف

آن زمان شب بارانی ما سرد نبود

اولین بوسه به دود ، اولین قطره به چشم

آن زمانها که گلو بغض نفسگیر نداشت

آن زمانها که به دل داغ جگر سوز نبود

ان زمانها که به لب غصه و غم راه نداشت

پسری بود سحر دوست ، قدح توشه و قائم به نماز

پسر قصه ما جای حل کردن یک مساله از راه جدید

جای رفتن سر چاهی که دو صد شیخ گرفتار گلش آمده اند

جای خندیدن و رقصیدن و فریاد زدن

به گلش می پرداخت

روزها صرف خریداری ناز

شب زمان دست نوازش بر گل راز و نیاز

پشت یک پنجره باز به شب

پسری دوخته چشم به سیاهی کبود

آسمان غمگین است

منم و نصفه سیگار به دست

ناگهان دور زمان چرخه دیگر بگذاشت

پسرک بی خبر از تند وزشهای کویر

مست جام گل سرخ

و جهان در صدد سوختن یک دل پاک

کاش می شد سهمگین باد طبیعت نوزد بر بدن ناز گل آن پسرک

کاش آن باد نمی کرد لگد مال جگر گوشه تنهایی یک عاشق معشوق پرست

باد آن روز عجب سرخ گلی گلچین کرد

پس از آن واقعه تلخ نهاد

پسرک از پس یک پنجره باز به آتشکده خاطره ها

همه شب می نگرد

به رخ بی بر آن باغ بزرگ

که برای شب بد مستی تو

آخرین جرعه یک جام تهی است .

پشت یک پنجره باز به شب

پسری دوخته چشم

به سپیدی کبود

و سحر نزدیک است

منم و یک ته سیگار به دست.

ببخشید ....