زندگی

بازم عید شد . بازم شروع یک سال دیگه . دارم به گذشته فکر می کنم . تلخ بود یا شیرین . درست بود یا اشتباه . هر چند همه چیز تموم شده . دلم می خواست همه چیز دست نخورده باقی می موند ولی این رسمه . همه چیز تغییرمی کنه . همه چیز . چیز های خوب نمی مونند. آدم های خوب نمی مونند . همه می رند پی زندگی خودشون . فقط یاد و خاطرشون می مونه . چه خاطرات خوبشون چه خاطرات بدشون . اونم بعد از یک مدتی کم رنگ میشه . کم رنگ . کم رنگ .

دوست هام . دوست هام . دوست هام .

دلم براشون تنگ می شه . تنگ شده . برام عزیزند . عزیزند . عزیز .