اشک رازیست ...

لبخند رازیست ...

عشق رازیست ...

اشک آن شب ، لبخند عشق ام بود .

 

قصه نیستم که بگویی ...

نغمه نیستم که بخوانی ...

صدا نیستم که بشنوی ...

یا چیزی چنان که ببینی ...

یا چیزی چنان که بدانی ...

 

من درد مشترکم

مرا فریاد کن .

 

درخت با جنگل سخن می گوید

علف با صحرا

ستاره با کهکشان

و من با تو سخن می گویم .

 

نام ات را به من بگو

دست ات را به من بده

حرف ات را به من بگو

قلب ات را به من بده

من ریشه های تو را دریافته ام

با لبان ات برای همه لب ها سخن گفته ام

و دست های ات با دست من اشناست .

 

در خلوت روشن با تو گریسته ام

برای خاطر زنده گان ،

و در گورستان تاریک با تو خوانده ام

زیباترین سرود ها را

زیرا که مردگان این سال

عاشق ترین زندگان بوده اند .

 

دست ات را به من بده

دست های تو با من آشناست

ای دیر یافته با تو سخن می گویم

به سان ابر که توفان

به سان علف که با صحرا

به سات باران که با دریا

به سان پرنده که با بهار

به سان درخت که با جنگل سخن می گوید .

زیرا که من

ریشه های تو را دریافته ام

زیرا که صدای من

با صدای تو آشناست .

نظرات 8 + ارسال نظر
بابک.ا چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:06 ب.ظ

bah bah...che romantic:D...vali ba hal bood

رفـــــــــــــــــــــــــــوزه چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:41 ب.ظ http://partizanha.blogsky.com

فونت هاش بهم ریخته است درست خونده نمیشه!

٪٪- چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:47 ب.ظ

na dorost khoonde mishe:) fonteh rofoozeh be ham rokhteh:P

علی زهره وند چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:26 ب.ظ http://www.harfhaye-ali.persianblog.com

سلام هادی جان به به بابا استاد یه نیگا به این بلاگ در مونده ما بنداز

بهار چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:56 ب.ظ http://baharserenity.persianblog.com

سلام هادی جان ؛ خوبی ؟ این شعره خیلی قشنگ بود ، کلی خوشم اومد ... راستی کلی برو کیف کن که امتحانات تمومیده ، من که هنوز یکیش مونده ... مواظب خودت باش داداشی ...

نسترن پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:32 ق.ظ

شعر شاملو! احسنتم:
اگه این شعر رو با صدای خودش دارید خواهانم!

احمدرضا شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:12 ب.ظ

hadi khan.dadash.man midunam dari chi migi.vali nemikham bavar konam

ارمغان یکشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:33 ب.ظ http://divoooneha.persianblog.com

سلام هادی خان... این وبلاگتون هم جالبه ... شعر درد مشترک رو فکر کنم همه دوست دارن ...من که خیلی این شعر رو دوست دارم...امیدوارم همیشه موفق باشی ... ممنون که به وبلاگ ما هم سر زدی ... شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد