آسمان چشم او ، آیینه کیست ؟ 

آنچه چون آیینه ، با من ، رو برو بود .

درد و نفرین ، درد و نفرین

بر ، سفر باد

سرنوشتِ این جدائی دست او بود .

گریه نکن که سرنوشت

گر مرا از تو جدا کرد

عاقبت ، دل های ما را

با غمِ هم آشنا کرد ، با غمِ هم آشنا کرد .

چهره اش آیینه کیست ؟

آنکه با من رو برو بود

درد و نفرین ، درد و نفرین ، بر سفر

این گناه از دست او بووووود ، این گناه از دست او بود .

من گلی پژمرده بودم  

گر تورا صد رنگ و پر بود

آنچه کردی با دلِ من

قصه سنگ و سبو بووووود ، قصه سنگ و سبو بود .

ای دلت خورشیدِ خندان

سینه تاریک من

سنگِ قبره آرزو بود

سنگِ قبره آرزو بود .

نظرات 1 + ارسال نظر
٪٪- چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:22 ب.ظ

bezar aval gooshimo peyda konam hanesho betoonam beshnavam badesh oonmoghe nazar dadan bishtar keyf mideh;P

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد