غرق شده در مرداب


این مطلب رو خیلی وقت پیش یک بار نوشتمش . حالا باز هم می نویسمش ...


غرق شده در مرداب
دست هایم را بگیر ... مگذار که در این مرداب فرو بروم ... من هنوز نفس می کشم ... در من هنوز رگه هایی از امید باقی مانده ... نگذار که امیدم به یاس تبدیل شود ... تو ! تو ! تو می توانی کمکم کنی ... پس بشتاب ، کاری کن . چرا شتابان به سراغم نمی آیی ؟...

 دستانم را در بالای سرم با تمام قدرت نگاه می دارم و به سوی تو دراز می کنم تا با شاخه ای خشک و بی روح جانی تازه در درونم به وجود آوری ...

آرام آرام فرو می روم ...  دیگر تقلا کردن هم فایده ای ندارد ... دستانم نیز فرو رفت ... چرا نمی آیی ؟

حال فقط سرم بیرون است ... با دهانم نامت را فریاد می زنم و از تو کمک می خواهم ولی نمی آیی ... دیگر فریادی هم نمی زنم ... فقط بوی مرگ به مشامم می رسد ...به پایین میروم ... و دیگر بویی نیست !

فقط تو را می بینم که بی رحمانه بر فرو رفتن من به تماشا نشسته ای و لبخند می زنی ... لبخندی تلخ و سرد .

با چشمانم به تو می گویم تماشا کن مرگ این عاشق را اما فراموشش مکن . و تو دیگر لبخند نمی زنی ... شاید هم من نمی بینم ... دیگر تاریکی مطلق گرداگرد من را فرا گرفته است ...من کاملا در مرداب فرو رفته ام ... آیا به راستی قلبت یخ زده است ؟

نظرات 11 + ارسال نظر
میراشکان دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 10:32 ب.ظ http://mirashkan.persianblog.com

منم غرق شدم ولی کاشکی توی مرداب بود . . .

ری را دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 11:47 ب.ظ http://2daar2.persianblog.com

نمی دونم چی بگم ... وقتی می تونی درک کنی که درگیر حسی مشابه باشی ...

الیاس سه‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 01:11 ق.ظ http://tosan392.persianblog.com

خیلی خوشحال شدم که دوباره سرزدی.....متن قبلی را هم خوندم قشنگ بود......بازم سر بزن..چه کردی با انتخاب رشته؟؟؟؟؟

بهار سه‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:10 ق.ظ http://baharserenity.persianblog.com

سلام .خیلی قشنگ بود ، مثل همیشه... یخ خوب نیست،چون زود آب میشه .آهن یا حتی بتون بهتره... تو که رشته ات عمرانه ، میدونی که بتون چقدر چیز خوبیه ،اصلا نمیشکنه...موفق باشی...

نیما سه‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 06:26 ب.ظ http://kankash76.persianblog.com

سلام آقای هادی گل، خوبید؟ من نوشته خوندنی و گیرای شما رو خوندم.امید رو از کسی نگیریرد. شاید تناها داشته اون باشه. ممنونم که اندیشه خاکستری رو دیدید و نظر لطف دادید. پاینده و پیروز باشید.

شراره چهارشنبه 1 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 10:20 ق.ظ http://sb7.persianblog.com

سلام داداشی جونم .. بزرگ شدی .آخی نازی الهی ... دادشی فسقل هم اومد پیش ما مرغا ؛))... راستی اون همه فواید نوشتی مگه بده در ضمن کی گفته خانما باید غذا درسته کنه .. گذشته از شوخی خیلی خوشحال شدم امید دارم برای پر از شادی و وخوش وقتی ؛)...نازی

منگوله پنج‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 03:00 ب.ظ http://mangoole.persianblog.com

تو فرو میری تو مرداب اونوقت از من میپرسی قلبت یخ زده؟! :))

[ بدون نام ] شنبه 4 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 10:06 ق.ظ http://negar26.persianblog.com

ای کاش این قلبهای یخ زده کمی گرم میشدند - راستی تو آتشی سراغ نداری برای آب کردن این گونه یخها؟؟؟!!!!!

٪٪- شنبه 4 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 02:35 ب.ظ

e man comment dade boodam khili vaghte pish chera bara mano nazade eheeeeeeeeeeeee......:P
hala yadam nist chi gofteh boodam:P
.....

لاوگیت یکشنبه 5 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 02:53 ق.ظ

میگم اینم چه عادته بدیه که پیدا کردی جدید هی مطلب قدیمی مینویسی. این عادته خوبی نیست ها درست من قبل هم نخواندم ولی این دلیل نمیشه تو مطلب تکراری بنویسی.

الیاس سه‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 02:38 ق.ظ http://tosan392.persianblog.com

متن خیلی خوشگلی بود......فعلا بای تا بعد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد