هم صحبت من رو ندیدی ؟ دلم تنگ براش ...

دست به نگین انگشتر سایید. دیو ظاهر شد.
- ارباب چه خدمتی از من ساخته است؟
- بشین چار کلوم با هم حرف بزنیم...
- حرف، ارباب؟
- آره...حرف...
- چه باید بگویم ارباب؟
- نمی دونم ...مهم نیست...چار کلوم حرف بزنیم دلمون واشه. همین.
- ارباب ........... می خواهید تا زیبا ترین بانوی گیتی را در برتان حاضر کنم؟
- بی خود زحمت نکش. می خوام حرف بزنم و حرف بشنفم. چه فرق می کنه که طرفم زشته یا خوشگل. یا اصلا زن یا مرد. همین خودت خوبی.
- ارباب، من شهرزاد قصه گو را توصیه می کنم. او شبی رویایی برایتان خواهد ساخت.
- شهرزاد که حرف بزنه من باید لال بشم و گوش بدم. می گم می خوام دو کلوم حرف بده بستون کنم.
- شعبده ای شما را به ذوق خواهد آورد. مایلید جادویی ساز کنم؟
- جادو چیه؟ شعبده کدومه؟
- تا چشمی بر هم نهید سفره ای لبریز از اطعمه و اشربه خواهم آراست.
- بابا چرا انقدر حرف می کشی. بشین چار زانو مثل بچه ی آدم می خوام باهات درد دل کنم. نه اصلا تو بگو. دق نکردی تو این نگین به این کوچیکی؟ چند وقته اون تویی؟
- لب تر کنید تا رامش گری از شهر پریان بیاورم. رامش گری که نغمه از بهشت ربوده.
- حرف رقاص مطرب رو نزن که اعصابم مگسی می شه. هم کلوم می خوام. اونم یکی که مثل آدم بشینه اختلاط کنه. نه که دست تو سر و گوشم بکنه.
- میل شما به آتش تن دخترکی نو ست. الساعه فرشته ای به بسترتان خواهم سپرد.
- باز زر خودشو می زنه. بیا برو گمشو. نخواستیم اصلا. بیا برو تو جات.
- آیا خواهان قصری هستید؟ قصری بر فراز ابرها؟
- بیا برو این تو لعنتی.
- هوس جشنی در سر ندارید؟ جشنی که در آن پادشاهان هفت اقلیم میهمان بزم شمایند؟
- داداش غلط کردم. به گور جد و آبادم خندیدم. دست وردار. نمی خوام. نمی خوام.
- امر کنید تا سلطان گیتی گردید. به چشم بر هم نهادنی.
- ......
- مایلید...
- ......
- می خواهید...
- ......
- میل دارید...
- ......

نظرات 1 + ارسال نظر
٪٪- پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:45 ب.ظ

salam dadash;;) khili ziba bayan kardi.. ... :).. rasti aval:P

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد