به نام خداوند بخشنده مهربان
... و خداوند اشک را آفرید برای تسکین و آرامش آدمیان ...
... و چقدر این ماه ها نیاز به تسکین دارم ...
... خدایا ما را آن ده که آن به و مگذار ما را به که و مه ...
دوستی کی آخر آمد دوست داران را چه شد ؟
هیییییییییییییییی . دلم یک دنیا تنگه . تنگه تنگ . غصه دارم این قدر که تحملش برام سخته .
خدایا یک کمر بهم بده تا زیر فشارش خرد نشه ...
قدر زندگی رو خوب بدونیم . قدر دوستان رو بیشتر . قدر یاران رو بهتر .
تو زندگی مواقعی هستند که ما ماسک هایی به صورت داریم و مردم ما رو از روی
رنگ ماسک هامون می شناسند . شاید چون صورت واقعیمون این قدر جذاب نباشه .
سعی کنیم جای عوض کردن ماسک صورتمون رو زیبا کنیم .
کاشکی می شد تو زندگی ما خودمون باشیم و بس .
تنها برای یک نگاه ... حتی برای یک نفس ...
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست .
خرم آن صحنه که مردم بسپارندش به یاد ...
لیلا جان سلام . یادم هست به خودم قول داده بودم که تا یک سال بعد از
فوتت هر روز برات قرآن بخونم و تا زنده هستم فراموشت نکنم .
به عهد اولم وفا کردم .
ولی عذر تقصیر بر من ببخش که گاه گداری به یادت می افتم .
فراموشکار شدم و بی معرفت .
امید وارم همیشه تصویر لحظه های شادیت تو ذهن دیگران باقی بمونه .
نمیدونم به یاد ما هستی یا نه . ولی واسه خوشبختی و سعادتمندی حسام دعا کن .
دلم خیلی می خواد بیام سر خاکت . خیللللییییی .
ما نبودیم و تضاضامان نبود . لطف تو در جان ما سودا نمود .
tavalode dobarash mobarak
................................
... و خداوند اشک را آفرید برای تسکین و آرامش آدمیان ...
چرا همه می ترسند اسمشون رو بگند
سلام . خدا رحمتش کنه ... کاش ما هم مثه لیلا باشیم تا بعد از مرگمون همیشه ازمون به خوبی یاد کنند ...
اگر این خوابها نیز نبودند
چگونه می توانستم
ابن حافظه رو به زنگار را در غیبت تو صیقل بیاموزم؟
آخ!
کاش شاعر نبودم
آنوقت
حرفهای من
آنقدر هم پرونده ام را قطور نمی کرد
کاش شاعر نبودم
کاش
عاشق
نبودم
اما مرا میان اشک ها رها کنید
در یک غروب تلخ خدایا دلم گرفت
در شوره زار غربت و غمها دلم گرفت
من در تمام آیینه ها داد می زنم
اینجا میان غربت دنیا دلم گرفت
آیینه ها گواه دل خسته ی من اند
ای همسفر ببین که چه تنها دلم گرفت
وقتی نگاه سرد تو در باورم نشست
غمگین چو گشت خاطرم آنجا دلم گرفت
دیگر کنار صحبت من گل نمی کنی
می خوانم از نگاه تو این را دلم گرفت
آخر کلام ای یادگار من
کی می رسی به داد من اینجا دلم گرفت
حالا زمان مرا بخوابی عمیق فرو برده است
مثل مردابی متروک
در اعماق شرجیای جنگل
دیگر هیچ توفانی آرامشم را به هم نخواهد زد
هیچ صدایی برانگیخته نیست
وقتی کرکسها سایه انداخته اند
گورکنان شهر
به جشن میلاد مرگم فرا می خوانند
وهیچگاه به آغازانتها فکر نکرده ام
زمان مرا به خوابی عمیق فرو برده است
بی صدا از خودم می گذرم...
دیرگاهیست،
پنجره ها پنهان است
-پیچک های تنهایی،
انبوه خزیده اند-
و جاده ، گم
در مه اندوه...
باغ پشتی را
پاورچین،
می گذرم...
آندم که عمیق نفس می کشد؛
هنوز هم تنهاست،
با کوچ ترانه های مهاجر...
ومنتظر،
-اشک های خشکیده ی زرد-
...
پشت پرچین ها
می نشینم روی سبزه ها...
آوازی نمناک می گذرد...
صورتم می شکفد
مثل گاهی
که شمعدانی ها را
روی ایوان
نور می پاشم
من گاهی...
بی صدا
از خودم
می گذرم...
سلام....باور کن وقتی وندم که فوت شده دلم خیلی گرفت....هیچی نگم بهتره .....از در و دیواره بلاگت داره تنهایی می ریزه.....بهتره رنگ دیوارتو عوض کنی....
کتاب شازده کوچولو رو خیلی وقته که خودنم از وقتی که اولین داستانشو تو بلاگ شما خوندم....براتون آرزوی موفقیت دارم و صبر و توان مبارزه و چیرگی بر مشکلات
سلام دوست عزیز ....چطوری ما به یادت هستیم...مطمئنم که تو هم یاد من هستی...خدا همه رفتگان رو رحمت کنه......به قول دوستمون تولد دوبارش مبارک....یا حق.
Kash adama mifahmidan chi migna va chi kar mikonan, Rasrt taghibo goriz behetoon hal dad? koli afarin ke enghadr khalaghiat darid va karaye jadid baraye SARGARMITOON misazid !!! khosh bashid, vali ... khoda bekheir begzaroone.
Dar zemn babate khatte yeki moonde be akharet yade ye masal mifotam ke migoft: Mara be kheire to OMID nist, Shar maresan !!! khosh bashi
dostan!!!az che mi goriz id?? az che mitarsid?? az che narahatid?? va az che harasan?? agar taghibe ma az roye khallaghiyat ast;agar baraye sar gharmist; gorize shoma baraye chist!!!, nemidanam. shayad baraye aghebat khayri
سلام....می دونم با عوض کردن قالب بلاگت شاد نمی شی ولی به نظر من حداقل وقتی خیلی غمگینی باید برای خودت بهانه هایی برای شادی بتراشی.....خیلی غمگین بودن رو بار ها تجربه کردم ولی تازگی ها یاد گرفتم دل نبندم و این حال منو بهتر کرده و یاد گرفتم از همه چیز فقط تا زمانی که هست استفاده کنم و لذت ببرم....آرزوی شادی تو رو دارم
دیدم . خوندم .همین شر هم رساندید رساندید (هر چه از دوست رسد نیکوست )تاکید میکنم دوســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت . برای ما اینجوریه برای بعضیا جور دیگه .اینم یه نوعشه .همگی خوش باشید .حتی شما دوست عزیز .
سلام.منم دلم واسه اون روزا تنگیده....... بـــــــــد!!!
ولی تو چرا ازت خبری نیست؟
چرا جواب آف ها رو نمیدی؟
سلام ؛
من آف نداشتم احمد رضا . هیلی دیر به دیر می یام اینترنت می پره
سلام ....خوبی چرا آپ نمی کنی............
راستی تو قسمت لینک ها همه رو با اسم بلاگ نوشتی ولی منو فقط به اسم نوشتی ...........حالا خوبه ذمنم مثل خودت از دستت شاکی بشم؟؟؟؟؟؟
ای فرشته مهربان ،از خداوند بزرگ بخواه فرصتی دیگر به من بدهد!
فرصتی برای دوست داشتن . یک روز اصلا کافی نیست. باور کن هنوز
به خیلی ها نگفته ام که دوستشان دارم ،حتی به او که هر روز ساعتم را
با صدای قلبش و با جزرو مد نفسهایش تنظیم میکنم
سلام داداشم ... خوبی ؟ نه میدونم نیستی بگو چی کار کنم دارم دق میکنم وقتی میبینم تو این ججوری شدی خودمو نمیبخشم که گذاشتم تو... هادی بس کن به خاطر خودت نه به خاطر اون که الآن داره به تو فکر میکنه بس کن
در زندگی هرگاه خانه ای از یخ ساختی٬ بر آب شدنش گریه نکن !!!
وسعت هر دلی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد. نه حرفایی که میزنی و میخواهی دیگران ندونن . راست میگن دلت خیلی کوچیکه .
به نام حق
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
به دنبال سرچ شعر اشک مهتاب فریدون مشیری به اینجا آمدم .
خواندم از غمت و حرفت .
از خدا برای ان عزیز سفرکرده طلب مغفرت و برای هر آنکس که بیاید اینجا و نیاید و تو آرزوی عاقبت به خیری دارم .
گله مندی که چرا دوستان اسمی نمی نویسند من به نوبه خودم می گویم هرکجا رفتم با همین اسم خطی نوشتم و همیشه این درنظرم هست که اسم و رسم ادمها مهم نیست بلکه نیت قلبی آنها را خدا نظر می کند. هرچند که دانستن اسم زیبای دوستان خالی از لطف نیست اما من خودم نام باران را دوست دارم.
با آرزوی موفقیت و سعادتمندی برای شما
التماس دعا
درپناه حق
سلام به هادی گل/////////مرسی از اینکه می یای و می گی بعد نظر می دم ........واقعا خرسندم می کنی......راستی ولنتاینت مبارک.
در مورد اسم ننوشتن بچه ها منم با آشنای غذیب موافقم.............آخه مجبورم موافقت کنم چون زورم بهشون نمی رسه........