بازم جواب به وجدان : می گم چرا وجدان ؟؟؟ هییی وجدان از اینکه آیکون گریه رو یکی مثل من بزنه تو بالا می یاری ؟؟ خیلی جالبه . بسی جالبه . ببینم تو تا حالا واسه نبود کسی تو زندگیت گریه نکردی نه ؟؟ مثل یک عزیزی که از دست داده باشیش یا ...
وجدان
چهارشنبه 17 اسفندماه سال 1384 ساعت 01:38 ق.ظ
من هم گریه می کنم . همونجا که تو گریه می کنی. ولی نه برای از دست دادن شخص بلکه به حال خودم .من به یاد ندارم برای نبود کسی تو زندگیم گریه کرده باشم.
سلام داداشی .... خوب که چه عرض کنم اما...
از چه دلتنگ شدی دلخوشی ها کم نیست ...
مثلا این خورشید ... کودک پس فردا ...
و شاید ...
تا بعد هادی جان...
سلام داداش هادی. خوبی ؟ خوب باش ... کاشکی میشد خوب باشی . واست دعا می کنم . واسم دعا کن . یا حق
حالم بهم خورد
سلام وجدانی که هیچ مشونی ازت نیست . لا اقل می یومد یمی گفتی از چی
مشون = نشون . نویسندش هم خودم بودم
سلام ....چه طوری می بینم که بلاخره آپ کردی!!
چون خیلی کلمات پر مغزی نوشته بودی بهتر دیدم در موردش هیچ نظری ندم !!!راستی وجدان دیگه کی بید؟
از این که یه پسر مثل تو انقده احساسی باشه . از این ایکون گریت که دیگه بالا آوردم.
بازم جواب به وجدان : می گم چرا وجدان ؟؟؟ هییی وجدان از اینکه آیکون گریه رو یکی مثل من بزنه تو بالا می یاری ؟؟ خیلی جالبه . بسی جالبه . ببینم تو تا حالا واسه نبود کسی تو زندگیت گریه نکردی نه ؟؟ مثل یک عزیزی که از دست داده باشیش یا ...
من هم گریه می کنم . همونجا که تو گریه می کنی. ولی نه برای از دست دادن شخص بلکه به حال خودم .من به یاد ندارم برای نبود کسی تو زندگیم گریه کرده باشم.
عجب! وجدان؟ همیشه میگفتی در مورد داشته ها حرف بزن!!!