راستی عید هم رسید . امروز یک درختچه کوچیک رو دیدم که شکوفه زده بود . این قدر لذت بردم که نگو . من از اون سبزیه اولی که از شاخه ها می زنه بیرون خیلی خوشم می یاد . با اون جوونه ها کلی حال می کنم . لذتی وصف نشدنی می برم که نگو و نپرس . کلی به وجد می یام . تو پوست خودم نمی گنجم .

نمایشگاه هم تموم شدش بالاخره . ملت مثل مور و ملخ ریخته بودن توش . اصلا جای سوزن انداختن نبود . کلی حال داد و همه داشتند نو نوار می شدند . خودشون رو برای عید آماده می کردند . راستی فقرا هم عید دارند ؟ اونا هم تو این شادی شرکت می کنند ؟

چند سال هست که عید اون صفاش رو برام از دست داده . لا اقل برای من که این طوری شده . فقط یک جلوه مصنوعی ازش مونده . یک هفت سین بی روح . اعتقادم رو نسبت بهش از دست دادم . دیگه لذت سابق رو ازش نمی برم . روح عید برام مرده از بین رفته . همه چیز حالت فرمالیته پیدا کرده .

البته خونه مادر بزرگم که می رم همه چیز فرق می کنه . هنوز اون جا رگه هایی از اون روح پیدا می شه . اون جا که می رم ننه جونم یک شور و شوق خاصی به اون می بخشه .

ولی خب اصفهان هم حال و هوای سابق رو نداره . دلم براش تنگ نشده . از همه چیز و همه کس خسته شدم . نه فامیل پدری نه فامیل مادری . تحمل هیچ کدوم رو ندارم .

می خوام عید رو آزاد باشم . آزاد تر از چکاوک . رها تر از عطر گل . سبک تر از احساس پاک . روشن تر از آفتاب . آسوده تر از یک بچه گنجشک .

می خوام سکوت طبیعت رو با سر و صدای امواج درونم بشکنم و برم تو آغوشش . فرقی نمی کنه شمال باشه یا جنوب . کویر باشه یا جنگل . سرد باشه یا گرم . فقط همسفرت مزاحمت نباشه بلکه برات دلگرم کننده باشه .

شاید فکر کنی قاطی کردم . مطمئن باش اشتباه نکردی . چون واقعا الان قاطی کردم . ولی یک چیزی هست . من این طور قاطی کردن رو دوست دارم و عاشقشم .

دل و دماغ درس خوندن ندارم . یک خورده دلزده شدم . البته موقتی هست . خودم هم می دونم . مغزم کار نمی کنه . اصلا کشش ندارم .می خوام استراحت کنم . ولی مگه می شه . هزار تا کار سرم ریخته . همه کاراشون رو بهمن محول می کنند . به خدا خسته شدم . از پا در نیومدم ولی خب خسته شدم دیگه . احتیاج به یک تفریح شاد دارم . شاده شاد . یک تفریح دسته جمعی . از اون برنامه هایی که کلی آدم توش شرکت می کنند . مثل یک کوه دسته جمعی . یک کوه با جو خالص . افراد مزاحم توش نبا شند . بد بختی اینه که نمی شه از شرشون راحت شد . هر جا که نگاه می کنی باها ت هستند ولی اونایی که می خوای باشند هیچ کدوم نیستند . همشون یک هو غیبشون زده . سرشون کلی کار ریخته . برنامشو تداخل داره . دلم خیلی تنگ شده . برا یک دونه از اون برنامه های دسته جمعی . برای تک تکشون .

راستی یک کمی هم خوشحالم . فکر می کنم نتیجه دعاهای آبجیم باشه . رابطم با بعضی ها که بهم خورده بود بهتر شده . دیگه اون حالت خصمانه از بین رفته . به جاش یک کمی دوستی اومده . نمی دونم چطوری اینطوری شده ولی خیلی غیره منتظره و ناگهانی دیدم که همه چیز درست شده . همه  یک جورایی دوباره خوب شدند . فکر کنم به خاطر یک دل پاک هست . البته اصلا منظورم خودم نیست ها . یک لحظه اشتباه برداشت نکنی .  :p

ta hadde emkan sari bekhoon
If two witch where watching two watches , which witch would
 watch which watch 

Dar in zamane ye bi hayo hooye lal parast khosh be hale kalaghaye ghilo ghal parast chegoone chegooneh sharte ham lahze lahze ye khod ro baraye in hame nabavar haye khial parast , be shab neshini ye kharchang haye ordabi chegoone raghs konad mahi ye zolal parast .reside ha che gharibo nachide Miyoftand be paye harz alaf haye baghe kal parast .

resdiam be kamali ke cho zar az hagh kam nist  nist kamaldar  ra baraye mane kamal parast . hanoozam zende am o zende boodanam kharist be tang cheshme ye namardome zaval parast .

be shab neshini ye kharchang haye ordabi chegoone raghs konad mahi ye zolal parast .

سیگار

 

 Cigar : come on baby . come on . don’t be so shy . come on and don’t fear me . I am a friend . a good friend for u . u can touch me . kiss me .

yes . come on . why do you fear ? you are big .

we can friend for ever . every time and every where . best friend for each other . every time u need me I am near u . with u . kiss me and forget every things . I help u to forget your problems . come on . only one kiss .

see! I am a good friend for millions of people . come on ،  fire me and smoke me .

clever human : no . never . I hate u . I do not like to friend with u . u are not my friend . you are my enemy . u try to heart me . if get bigger means that I must smoke u , I like to be always a child . take far from me .

 

به نظرم یکی از مزخرفترین چیز هایی که می تونه یک ادم بهش رو بیاره همین سیگاره آشغال باشه .

بعضی یا می گند وقتی سیگار می کشیم مشکلاتمون رو فراموش می کنیم . یک جور آرامش پیدا می کنیم . به نظرم خیلی احمقانست . می دونی ! در حقیقت ما داریم یک ارامش مجازی رو جایگزین آرامش حقیقیمون می کنیم . تازه این آرامش هم وقتی بهت دست میده که هر سری بری سراغش . یعنی تو خودت رو اسیره اون می کنی  تا از چنگ بقیه مشکلاتت رها بشی . تازه اگه بتونه برات کاری بکنه و از مشکلات رها کندت .

مثلا قراره بیاد کمک کنه ولی بیشتر از اون به آدم ضرر می زنه . سلامتیت رو می گیره ، اعتماد به نفست رو ازت می گیره . اخه این چه ارامشی هست ؟

چرا سعی نمی کنیم به جای اینکه هر سری مثل ترسو ها وقتی مشکلی برامون پیش می یاد به سمت اون بریم یک کم ارادمون رو قوی تر کنیم و در برابره مشکلات و سختیها از خودمون استقامت نشون بدیم . و با مشکلاتمون دست و پنجه نرم کنیم . اون وقت لذت زندگی کردن رو بهتر می فهمیم .

 

می دونی به قول یونیسف : سیگار مسئول یک مرگ از هر ده مرگ دنیاست .

یک کم عاقلانه تر بیاندیشیم .

خدا یا باورم کن . باورم کن که چقدر ناراحتم . ناراحت که نیستم پژمرده ام . آدم می تونه با یک حادثه تمام شادابی و طراوتش رو از دست بده .

یک اتفاق بد یا یک خبر تکان دهنده می تونه هر کدوم عامل این حادثه باشه .

خدایا ازت خواهش می کنم ، خواهش می کنم به اطرافیانم و خودم درک وسیع بده . فراستی بده که مسائل رو بهتر درک کنیم . قدرت تشخیص بهشون بده . قدرت این رو که هر حرفی رو که می شنوند باور نکنند . و در مورد چیزی که میشنوند قبل از تحقیق ، عملی انجام ندهند که بعد ها باعث پشیمونیشون بشه .

خدا یا به من قدرت بده تا از خطاهای دوست هام بگذرم . دیدم نسبت به اونها عوض نشه و همچنین دیگران از خطای من بگذرند و من رو ببخشند .

خدایا از سر تقصیر بنده هات در گذر . خدا یا عشقم رو ، روز افزون کن . خدایا نزار به بیراهه کشیده بشم . نزار خشم بر من مستولی بشه و جلوی عقلم رو بگیره . نگذار تیر غضبم به بال انسان معصومی اصابت کنه و زخمیش بکنه . خدا یا کضم غیضم رو زیاد کن و بهم صبر بده .

 

از خرابی می گذشتم خانه ام آمد به یاد ، دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد ، سر به هم آورده دیدم برگ های غنچه را ، محفل دوستان یک دلم آمد به یاد . ( حبیب )

Excuse me , my English is weak . if you see many false & in correct sentences . please beg my pardon . thanks a lot .

 

Why am I alive ? be cause I should be alive till I get my love . she is the reason that I am breathing , my heart works , and my brain thinks and my hands writes .

Every time I see her but can't say to her that I love her .many times I speak to her but I can't say to her how much I love her. be cause I fear that if I said to her , she doesn't speak to me any more .

may be she accept my request but I know my parents will not agree about this request . and after that I have no jobs and no money . that is a problem . be cause whom wants to get married must have jobs , money , car and house. But I have none of them .

what am I doing to solve these problems ? I need help but I don't know what kind of help I need .

she , my parents , job & money are my important problem .

I think she accept , but what should I do to my parents and for money . love is not enough to start a share life . I am very sad . why life is difficult ?

Relative wants many things . house , car , money , job , …

If a young man hasn't money he must be died . he could get married no time . be cause he isn't reach . I say reach but who is reach man . how ever you are reach they wants more .

2000 gold coins . maaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa

some people thinks that their daughter is a material & they must sell her . every body pay more their daughter is for him . it is right that they want their daughter will pride but I think money doesn't bring pride in a life .& which is bring pride in a life is only love .

till they don't love each other they can't feel pride only they are aliving together . so cool . life with out love is nothing . I think life can delicious more if both , money and love , are together .

do you think different?

Rasti ! do not thinks about first sentences . that is imagination . ; ) , : p .